مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

هنوز
روی حرف هایم مانده ام،
کاری به کار تو ندارم!
تنها،
چند "دوستت دارم" ساده است
که اینجا،
گوشه ی دلم جا مانده…
برایت می نویسم و
آرام میروم…!
t.me/bagheri6298

بایگانی
آخرین مطالب

در سکوتی دلنشین نیمه شب

سه شنبه, ۴ آبان ۱۳۹۵، ۱۰:۱۳ ق.ظ

در سکوت دلنشین نیمه شب

می گذشتیم از میان کوچه ها

راز گویان، هر دو غمگین، هر دو شاد

هر دو بودیم از همه عالم جدا

تکیه بر بازوی من می داد گرم

شعله ور از سوز خواهش ها تنش

لرزشی بر جان من می ریخت نرم

ناز آن بازو به بازو رفتنش

در نگاهش، با همه پرهیز و شرم

برق می زد آرزوئی دلنشین

در دل من با همه افسردگی

موج می زد اشتیاقی آتشین

زیر نور ماه - دور از چشم غیر -

چشم ها بر یکدیگر می دوختیم

هر نفس صد راز می گفتیم و، باز

در تب نا گفته ها می سوختیم

نسترن ها، از سر دیوارها

سر کشیدند از صدای پای ما

ماه، می پائیدمان از روی بام

عشق، می جوشید در رگ های ما

سایه ها مان، مهربان تر، بی دریغ

یکدیگر را تنگ در بر داشتند

تا میان کوچه ای - با صد ملال -

دست از آغوش هم برداشتند

باز هنگام جدائی در رسید

سینه ها لرزان شد و دل ها شکست

خنده ها در لرزش لب ها گریخت

اشک ها بر روی رؤیا ها نشست

چشم جان من، به ناکامی گریست

برق اشکی در نگاه او دوید

نسترن ها سر به زیر انداختند

ماه را ابری به کام خود کشید

تشنه، تنها، خسته جان، آشفته حال

در دل شب می سپردم راه خویش

تا بگریم در غمش دیوانه وار

خلوتی می خواستم دلخواه خویش

"فریدون مشیری"

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۰۸/۰۴

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی