مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

هنوز
روی حرف هایم مانده ام،
کاری به کار تو ندارم!
تنها،
چند "دوستت دارم" ساده است
که اینجا،
گوشه ی دلم جا مانده…
برایت می نویسم و
آرام میروم…!
t.me/bagheri6298

بایگانی
آخرین مطالب

می نویسم از..

پنجشنبه, ۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۲۵ ب.ظ

می نویسم ، از سر ناگزیری،
چرا که تسخیر شده ام در حالتی که
نوشتن از آن پناه بردن بدان است
و گریختن از آن ...


" جواد مجابی "

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۲۵
محمد 93

وضعیت خوبی ندارم

چهارشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۴۱ ب.ظ

وضعیت خوبی ندارم
مرا ببخش !
دستم از اشیا رد می‌شود
رد می‌شود از تلفن
فراموشت نکرده‌ام
فقط کمی ...
کمی مرده‌‌ام


"رسول یونان"

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۱
محمد 93

من آن نی ام..

چهارشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۱ ق.ظ

من آن نی‌ام
که حلال از حرام نشناسم

شراب
با تو حلال ا‌ست
و آب
بی‌تو حرام


"سعدی"
                      

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۵۱
محمد 93

موهایت را بباف

چهارشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۴۹ ق.ظ

موهایت را بباف
بگذار جهان دوباره آرام بگیرد


"گروس عبدالملکیان"

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۹
محمد 93

این که تنها با عده ای دوست باشی ..

چهارشنبه, ۶ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۴۷ ق.ظ

این که تنها با عده‌ای دوست باشی
بیست بار بهتر از آن است
که عاشقشان باشی


"ریچارد براتیگان"

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۶ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۷
محمد 93

دوست دارمت..

سه شنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۳۴ ق.ظ

تیتر روزنامه‌ها

بوی جنگ می‌دهد

من فقط به یک کلام ساده فکر می‌کنم:

دوست دارمت.


"سیدعلی میرافضلی"

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۳۴
محمد 93

بوی نان تازه نیست

سه شنبه, ۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۳۲ ق.ظ
بوى نان تازه نیست،
بوى مزرعه‌اى سوخته در تنور نان است ،
که لاى چادر خالى زنى
کوچه به کوچه مى‌پیچد و مى‌رود
طعم دروغى تازه در دهان کودکى بگذارد
بوى نان تازه نیست ،
بوى حسرت خشکیده دوره‌گردى است ،
که سفره خالى مى‌خرد و
دندان مصنوعى مى‌فروشد
براى دهانى که حتى ناى دروغ گفتن ندارد .
اشتباه ما این بود
که زمین را مزرعه اجدادى‌مان پنداشتیم
و از برداشت‌هاى آزاد
نترسیدیم و هرچه دَرو کاشتیم
اشتباه ما این بود
که فکر نکردیم روزى اگر چنین و چنان
بشود
که دندان‌هایمان را ارزان مى‌فروشیم
نان اگر گران بشود .

"لیلاکردبچه"
۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۳۲
محمد 93

عشق ما گوزن بود..

دوشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۴۹ ب.ظ
عشق ما گوزن بود !
بزرگ و قوی ...
اما چیزهای قوی‌تری هم وجود داشت
مثل قطار
که تو را با خود برد
و از گوزن لاشه‌ای روی ریل‌ها باقی گذاشت ...

"مژگان عباسلو"
۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۹
محمد 93

این همه چیز است

دوشنبه, ۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۴۷ ب.ظ

زیبا، ناله‌کنان
عشق‌ورزیدن با دور تند
و بعد آرام‌گرفتن
مثل ردپای آهو
روی برف نو
کنار آن‌که دوستش داری
این همه‌چیز است


"ریچارد براتیگان"

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۴۷
محمد 93

مشق..

يكشنبه, ۳ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۴۷ ب.ظ

مشق فرار می‌کنم

صبح‌ها سه بار

شب‌ها چهار بار

و هر هفت بار

تو در خوابمی .


"رسول رخشا"

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۴۷
محمد 93