مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

هنوز
روی حرف هایم مانده ام،
کاری به کار تو ندارم!
تنها،
چند "دوستت دارم" ساده است
که اینجا،
گوشه ی دلم جا مانده…
برایت می نویسم و
آرام میروم…!
t.me/bagheri6298

بایگانی
آخرین مطالب

۷ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «افشین صالحی» ثبت شده است

از تو که می نویسم..

دوشنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۳ ق.ظ

از تو که می‌ نویسم

به واژه‌هایِ خودم،

حسودی می‌کنم .. !



((افشین صالحی))

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ مهر ۹۵ ، ۱۰:۲۳
محمد 93

خیال مرا شانه میکنی؟

جمعه, ۱۲ شهریور ۱۳۹۵، ۱۰:۲۲ ق.ظ

خیال ِ مرا

شانه میکنی؟

پریشان است...

#افشین_صالحی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۱۰:۲۲
محمد 93

من هرروز با خیال تو می خوابم..

دوشنبه, ۶ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۲۱ ق.ظ

نه!

اشتباه نکرده‌ای

من هر روز با او می‌خوا‌بم

 

مثل تو قشنگ نیست

مثل تو خوب حرف نمی‌زند

مثلِ تو هی به همیشه‌یِ هرچیز

گیر نمی‌دهد

مثلِ

تو نامم را صدا نمی زند

مثل تو دوستَ‌م ندارد

مثل تو نیست، اما

با هم

مایِ خوبی شده‌ایم

من وُ خیال تو خوب

ما شده‌ایم

 

نه!

اشتباه نکرده‌ای

من هر روز با خیالِ تو می‌خوابم

 

 

افشین صالحی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مهر ۹۴ ، ۰۹:۲۱
محمد 93

من از وقت هایی که نیستی می ترسم

شنبه, ۲۴ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۳۰ ق.ظ

من
از وقتـــــهایی که نیستی ...
میــــترسم !
و از وقتـــــهایی که هستی ...
بیــــشتر میترسم !

نیستــــــی
میـــــترسم رفته باشی نیایــــــی ...
وقتـــــی که هستی میترسم بــــــروی ...
بـــــــرای همیشه بروی !!


" افشین صالحی "

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۳۰
محمد 93

مراقب خودت باش..

چهارشنبه, ۲۰ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۵۴ ب.ظ

خوبی ؟ جایَ ت راحت است ؟
خیلی که تنگ نیست ؟ سردت چی ؟!
مراقب خودت باش ...
دلَ‌م، روزهای ابری‌اش زیاد است ...


" افشین صالحی "

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۴
محمد 93

تو نمی آیی...

سه شنبه, ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۳۵ ب.ظ

ساده است!

تو نمی‌آیی...نفس کم می‌آید

...دل می‌ایستد

...ساده است مرگ!


افشین صالحی

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ ارديبهشت ۹۴ ، ۱۵:۳۵
محمد 93

صدودو102

شنبه, ۲۰ دی ۱۳۹۳، ۰۸:۳۲ ب.ظ

دلم می خواست 

وقتی می آمدی خواب باشی 

بعد من در چشمهایت نگاه می کردم و خودم را می دیدم 

می خواستم وقتی بیایی 

هوا خوب باشد 

شب اگر بود ماه داشته باشد 

و روز اگر بود ، روزیش هم ، همراه خودش بود 

و آفتابش ناز تابیده بود 

وقتی می آمدی دلم می خواست 

بهار شده باشد 

یا پاییز یا زمستان یا ... 

هر چی ! 

وقتی می آمدی 

دلم میخواست 

بیایی ...


"افشین صالحی"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ دی ۹۳ ، ۲۰:۳۲
محمد 93