عشق من به تو..

آن چنان که برگ ها به نور زنده اند و

ماهیان به آب؛

زندگی من به عشق

عشق من به تو !

سیدعلی میرافضلی

نه ابری ست،نه آفتابی

نه ابری ست، نه آفتابی

هوای تو را

هیچ کس پیش بینی نکرده ست



سیدعلی میرافضلی

برایم کتابی بخوان

کتابی که هر واژه اش عطر مخصوص دارد

و هر صفحه اش ابتدای بهار است

و هر فصل آن، شاخه ای از رسیدن

کتابی که بوسیدنت را

به باران بدل می کند

و خندیدنت را

به دریای آرام..

برایم کتابی بخوان با سرانگشت هایت...

"سیدعلی میرافضلی"

سنگ را آب کردن کار عشق است..

سنگ را آب کردن

کار عشق است

آب را سنگ کردن

شاهکار صمیمانه کیست؟؟

"سیدعلی میرافضلی"

من «تو« می خواهم..

از تمام این ضمایر

بی‌تو کاری بر نمی‌آید

اسم‌ها جسم‌اند

هرچه خواهد باش

من «تو» می‌خواهم .

"سیدعلی میرافضلی"

_0_0_

اعتمادی به واژه اصلا نیست..

اعتمادی به واژه اصلاً نیست

واژه گاهی دچار تردید است

واژه گاهی کلید، گاهی قفل

واژه گاهی شدید، گاهی کـُـند

...

واژه، می‌آید و نمی‌دانی

که ازین واژه‌ها چه می‌خواهی.

من به احساس ناب محتاجم

با نگاهت بیا تکلم کن.

 

"سیدعلی میر افضلی"

پاییز را به هیچ می انگارد

پاییز را
به هیچ می‌انگارد
دستی که دست‌های ترا دارد.

"سیدعلی میرافضلی"

آه ای غیبت ناموجه!!

●از صرافت می‌افتد

شعر در من.

آه ای غیبت نا موجّه!

فعل‌ها را

بی تو صرف چه کاری کنم؟

 

سید علی میر افضلی

اللهم عجل لولیک الفرج

ناگهانی بودنت عشق است

مثل یک جریان موسیقی

مثل یک باران پاییزی
ناگهانی بودنت عشق است.

"سید علی میرافضلی "

تنهایی من

یک شهروند مضطرب
یک کارمند گیج
یک شاعر سرگشته
یک انسان بی‌رویا
تنهایی من شکل‌های مختلف دارد ..

"سیدعلی میرافضلی"