مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

هنوز
روی حرف هایم مانده ام،
کاری به کار تو ندارم!
تنها،
چند "دوستت دارم" ساده است
که اینجا،
گوشه ی دلم جا مانده…
برایت می نویسم و
آرام میروم…!
t.me/bagheri6298

بایگانی
آخرین مطالب

۲۰۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خدا» ثبت شده است

به او اعتماد کن..

سه شنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۱۴ ق.ظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۱۴
محمد 93

پیش خدا هم که باشی..وقتی مادرت بهت زنگ میزنه

دوشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۱۹ ق.ظ

پیش خدا هم که باشی

وقتی مادرت بهت زنگ میزنه

باس جوابشو بدی

"حشمت فردوس...ستایش 2

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۹ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۱۹
محمد 93

خدایا...در میان این همه چشم..

يكشنبه, ۸ فروردين ۱۳۹۵، ۱۲:۱۶ ب.ظ

خـــــدایا...

در میــان این همـــــہ چشـــم ،

نگـــــــــاه تو

مرا بـے نیاز مـے سازد

از هر نگــــــاهـــے ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۱۶
محمد 93

زمستانی نیز رفت

جمعه, ۶ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۰۳ ق.ظ

زمستان نیز رفت اما بهارانی نمی بینم
بر این تکرار در تکرار پایانی نمی بینم

به دنبال خودم چون گردبادی خسته می گردم
ولی از خویش جز گردی به دامانی نمی بینم

به غواصان بگو کافی ست هرچه بی سبب گشتند
در این دریای طوفان دیده مرجانی نمی بینم*

چه بر ما رفته است؟ ای عمر! ای یاقوت بی قیمت!
که غیر از مرگ گردنبند ارزانی نمی بینم

زمین از دلبران خالی ست یا من چشم و دل سیرم؟!
که می گردم ولی زلف پریشانی نمی بینم

خدایا عشق درمانی به غیر از مرگ می خواهد؟
که من می میرم از این درد و درمانی نمی بینم ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۰۳
محمد 93

پیامی از طرف خدا

پنجشنبه, ۵ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۴۲ ق.ظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۴۲
محمد 93

صدای صبح

دوشنبه, ۲ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۲۹ ق.ظ

صدای صبح

خروس معرکه را روی بام آورد

و عشق

روی بلندی به رقص برخاست

و دست شاخۀ نارنج

به دست باد گره خورد

حیات

سمت بهشت خدا

قدم برداشت.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۲ فروردين ۹۵ ، ۱۰:۲۹
محمد 93

به عقب بنگردید وخدا رو شکر کنید

جمعه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۴۲ ق.ظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۴۲
محمد 93

بخشش

دوشنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۳۷ ق.ظ

مردی خسیس تمام دارایی اش را فروخت و طلا خرید .

او طلاها را در گودالی در حیاط خانه اش پنهان کرد .

او هر روز به طلاها سر میزد و آنها را زیر و رو میکرد .

تکرار هر روزه این کار یکی از همسایگانش را مشکوک کرد

همسایه ، یک روز مخفیانه به گودال رفت و طلاها را برداشت .

روز بعد مرد خسیس به گودال سر زد اما طلاهایش را نیافت .

او شروع به شیون و زاری کرد و مدام به سر و صورتش میزد .

رهگذری او را دید و پرسید : چه اتفاقی افتاده است ؟

مرد حکایت طلاها را بازگو کرد .

رهگذر گفت : این که ناراحتی ندارد .

سنگی در گودال بگذار و فکر کن که شمش طلاست ،

تو که از آن استفاده نمیکنی ، سنگ و طلا چه فرقی برایت دارد ؟

ارزش هر چیزی در داشتن آن نیست بلکه در استفاده از آن است .

اگر خداوند به زندگی شما برکتی داده است و شرایط مناسبی دارید

پس به فکر دیگران نیز باشید .

بخشش مال همچون هرس کردن درخت است .

پول با بخشش زیادتر و زیادتر میشود .

دارایی شما حساب بانکی تان نیست .

دارایی شما آن مقدار از ثروت و داشته هایی است

که برای یاری رساندن دیگران به گردش درمیآورید .

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۳۷
محمد 93

خدایا ازم بپرس:

جمعه, ۲۱ اسفند ۱۳۹۴، ۰۹:۵۶ ق.ظ

ﺧــُــــــــــــــــــــــــــــﺪﺍﯾﺎ...

 ﺍﺯﻡ بــپرﺱ: ﺣﺎﻝ ﻭ ﺭﻭﺯتــــ ﭼﻄﻮﺭ مطوره دلے؟

ﻣڹ میـــــگم: خیلے ﺧـــــــــــــــــــــــــــــــﻮبہ ...

همہ چے ردیــــــــــف و آروم ﺗﻮﺍﻡ ﺑﺨﻨﺪ ﻭ ﺑﮕﻮ : خیـــــلے پـــــــــــــــــﺮﺭﻭیـــے !!!..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ اسفند ۹۴ ، ۰۹:۵۶
محمد 93

به شکرانه این همه قشنگی بخند..

چهارشنبه, ۱۹ اسفند ۱۳۹۴، ۱۰:۱۳ ق.ظ

به شکرانه اینهمه قشنگی بخند

که خداوند بهار را برای لبخندت آفرید

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ اسفند ۹۴ ، ۱۰:۱۳
محمد 93