مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

هنوز
روی حرف هایم مانده ام،
کاری به کار تو ندارم!
تنها،
چند "دوستت دارم" ساده است
که اینجا،
گوشه ی دلم جا مانده…
برایت می نویسم و
آرام میروم…!
t.me/bagheri6298

بایگانی
آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سمانه سوادی» ثبت شده است

دستانم را کنارزد چمدانش را برداشت

جمعه, ۱۱ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۰۵ ق.ظ

دستانم را کنار زد

چمدانش را برداشت

در را بست

و باران گرفت

چیک

چیک

چیک ...

پرستار در گوشم میگوید :

اگر آرام باشی

سرمت که تمام شد

دستانت را

باز میکنم !


((سمانه سوادی))

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ تیر ۹۵ ، ۱۰:۰۵
محمد 93

چشمانم را از مادربزرگ به ارث برده ام.

پنجشنبه, ۱۰ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۱۸ ق.ظ

چشمانم را

از مادریزرگ به ارث برده ام

زنی که چشمه ی روستا

از حسادتِ چشمانش

خشک شد و او

تمامِ شب را

روی پل ، بارید

باغ های روستا

هیچ سالی

مثلِ آن سال

محصول ندادند


سمانه سوادی

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ تیر ۹۵ ، ۱۰:۱۸
محمد 93