بعد از این..
يكشنبه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۰۳:۰۸ ب.ظ
مدتهاست دیگر شبها کتاب نمیخوانم
خواب هیچ کاغذی را آشفته نمیکنم
با اشیا مدام پچپچ نمیکنم
بعد از این
بین قهوه و سیگارهای عصر
با ذهنم جلسه نمیگذارم
تنها کلمات را به ویرایش اشیا میسپارم
دیگر سرم روی سینه هیچ شعری خوابش نمیبرد
بعد از این سر به هوای واژههای ولنگار نمیشوم
گوش میکنم
واژهها سرفه میکنند
ویروسهای پراکنده
در کتابخانه منتشر میشوند
من میدانم
این بیماری مسری است
من واکسبنه نیستم
"بهاره رضایی"
خواب هیچ کاغذی را آشفته نمیکنم
با اشیا مدام پچپچ نمیکنم
بعد از این
بین قهوه و سیگارهای عصر
با ذهنم جلسه نمیگذارم
تنها کلمات را به ویرایش اشیا میسپارم
دیگر سرم روی سینه هیچ شعری خوابش نمیبرد
بعد از این سر به هوای واژههای ولنگار نمیشوم
گوش میکنم
واژهها سرفه میکنند
ویروسهای پراکنده
در کتابخانه منتشر میشوند
من میدانم
این بیماری مسری است
من واکسبنه نیستم
"بهاره رضایی"
۹۴/۰۲/۲۷