مانده ام تا
ماندم تا برایت
عمارت، باغ، خیابان باشم
به خاطرت
زاگرس، خزر، کویر لوت باشم
پروانه ای سفید
که می گیرد از حضورت رنگ های دلاویز
گیاهی خانگی
در اشتیاق رویت
شکوفان، رویان،
زنده ماندم تا
آن چه دلت آرزو کند
همان باشم.
جواد_مجابی
ماندم تا برایت
عمارت، باغ، خیابان باشم
به خاطرت
زاگرس، خزر، کویر لوت باشم
پروانه ای سفید
که می گیرد از حضورت رنگ های دلاویز
گیاهی خانگی
در اشتیاق رویت
شکوفان، رویان،
زنده ماندم تا
آن چه دلت آرزو کند
همان باشم.
جواد_مجابی
ولی واقعا من همیشه اینجوری بودم که
وقتی یکی ناراحتم میکرد
به جای تلافی کردن یا گله کردن،
خودمو براش کمرنگتر میکردم.
یعنی چی؟
یعنی اینکه هر بار میشکستم
درصد کمتری از من درگیرِ اون آدم میشد.
مثلا بعضیا دیگه اصلا منو ندارن ولی خودشون نمیدونن.
👤مهسا جلال
زِ شرم او نگاهم دست و پا گم کرد چون طفلی
که چشمش وقت گل چیدن به چشم باغبان اُفتد
صائب تبریزی
میآیم، میآیم، میآیم
با گیسویم؛ ادامۀ بوهای زیر خاک
با چشمهام؛ تجربههای غلیظ تاریکی
با بوتهها که چیدهام از بیشههای آنسوی دیوار
میآیم، میآیم، میآیم
فروغ فرخزاد
ببخش رود بلندم، چرا که راهی نیست
در این وفور بیابان بهجز سراب شدن
#علی_ارجمند