پنجره29
اشـکاتو پاک کن همسفر
گاهـی باید بازی رو بـاخت
امـــــــا اینــــو یــادت باشه
بـازم مـــــــیشه زندگی رو ساخت...
اشـکاتو پاک کن همسفر
گاهـی باید بازی رو بـاخت
امـــــــا اینــــو یــادت باشه
بـازم مـــــــیشه زندگی رو ساخت...
در
فرو بسته ترین دشواری
در گرانبارترین نومیدی،
بارها بر سر خود بانگ زدم:
"هیچت ار نیست مخور خون جگر، دست که هست!"
بیستون را یاد آر، دستهایت را بسپار به کار
کوه را چون پَرِ کاه از سر راه بردار!
وَه چه نیروی شگفت انگیزیست
دستهایی که به هم پیوسته ست...!
"فریدون مشیری"
تنهایی
ام را کســی شریک نیست !
مطمــــئن باش ؛
دست احتــــیاج به سمت تــــو که هیـــچ ....
به سمت خودم هم دراز نخواهم کرد ،
شایـــد کــه تنهایی هایم
از تنهایی دق کنــــد ... !!!
همیشه لازم نیست چهره ای زیبا داشته باشی
یا صدایی دلنشین
همین که قلبت زیبا باشد
قلبت زیبا ببیند
کافیست
داشتن قلبی زیبا تا اندازه ای خاص هست
که بتوانی خیلی ها را مجذوب خود کنی....
آشفته ام ..!
هر روز آشفته تر از دیروز
در دلم طوفانی برپاست..
" خیــــــــــــــال تو"
خیال تو گاه دیوانه ام میکند و گاه آرام
چترت را کنار ایستگاهی در مه فراموش کن ،
خیس و خسته بیا ،
نمی خواهم شاعر باشی ،
باران باش !
همین برای هفت پشت روییدن گل کافیست
از من تا خدا راهی نیست
فاصله ایست به درازای مـــــن تا مـــــن
و
در این هیاهوِی غریب
من ، این من را نمیابــــم
با قضاوت در مورد مردم
فرصتی برای دوست داشتن آنها نخواهی داشت..
هر بنده ای که
تکیه به لطف خدا کند
در های بسته را به رخ خویش وا کند
عمری که یک دقیقه آن بی حساب نیست
دیوانه است آنکه به غفلت فنا کند
دنیا چو دام و دانه، طمع صید آدمی است
خود را اسیر آدم عاقل چرا کند؟
آزاده است و بندگی کس نمیکند
هر کس که دل ز قید علایق رها کند
ماهی که فصل ریزش باران رحمت است
کاری بکن که شامل رحمت ترا کند