مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

هنوز
روی حرف هایم مانده ام،
کاری به کار تو ندارم!
تنها،
چند "دوستت دارم" ساده است
که اینجا،
گوشه ی دلم جا مانده…
برایت می نویسم و
آرام میروم…!
t.me/bagheri6298

بایگانی
آخرین مطالب

۱۷۲ مطلب در خرداد ۱۳۹۴ ثبت شده است

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد..

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۱۵ ق.ظ

زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد .
سبزه ها در بهار می رقصند ؛
من در کنار تو به آرامش می رسم ..
و آنجا که هیچ کس به یاد ما نیست ،
تو را عاشقانه می بوسم ،
تا با گرمی نفسهایم ، به لبانت جان دهم ؛
و با گرمی نفسهایت ، جانی دوباره گیرم ..
دوستت دارم ،
با همه هستی خود ، ای همه هستی من ؛
و هزاران بار خواهم گفت ، دوستت دارم را ....


" نیما یوشیج "

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۱۵
محمد 93

دروغ

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۱۰ ق.ظ

از دروغ بپرهیزید

که دل را می میراند..


"امام علی (ع)"

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۱۰
محمد 93

رفتن علت نیست

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۰۹ ق.ظ

رفتن علت نیست
معلول تمام ماندن‌هایی‌ست که گوشه‌ی اتاق فرسوده می‌شوند
از کسی که می‌خواهد برود
نباید چیزی پرسید
هرکس که پا دارد می‌رود

من از دقت او در تماشای کوچ درناها
فهمیدم که خواهد رفت ..

دست‌هایش سفیدتر شده بودند
می‌توانستند به بال بدل شوند

به شکل رفتن درآمده بود
به شکل دورشدن ماه از پنجره
به شکل پرواز پرنده
از لبه‌ی پاییز
به شکل محو شدن رنگ از چهره در وقت ترس.

گوزنی بود آماده‌ی فرار
برگی بود در فکر کنده شدن از درخت

نمی‌توانست بماند
از ماندن جدا شده بود و باید می‌رفت

او شکل دیگری از من بود
درست مثل من رفت
یعنی فقط چتر را برداشت و چمدان را از یاد برد
یعنی چمدان را از یاد برد و فقط چتر را برداشت
یعنی چمدان را مقابل خود ندید و چتر را داخل کمد دربسته دید

بعد در این شهر بی‌دریا
دنبال دریا گشت که با کشتی برود

ناامید که شد
با اتوبوس رفت

می‌خواست گریه کند اما لبخند می‌زد
چهره‌اش آفتابی بود آلوده به ابر

برایش دعا می‌کنم
دعا می‌کنم که باد با احترام از کنار گل‌هاش بگذرد ..




" رسول یونان "

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۹
محمد 93

تو کیستی!

دوشنبه, ۲۵ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۰۵ ق.ظ

تو کیستی !
که سفرکردن از هوایت را
نمی‌توانم ...
حتی به بال‌های خیال !


"محمدعلی بهمنی"

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۵
محمد 93

نفرین به سفر..

يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۲۲ ب.ظ

ما چون دو دریچه ٬ روبروی هم ٬
آگاه ز هر بگو مگوی هم ..
هر روز سلام و پرسش و خنده ٬
هر روز قرار روز آینده.
عمر آینه بهشت ٬ اما ... آه
بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه
اکنون دل من شکسته و خسته هست ٬
زیرا یکی از دریچه ها بسته هست ..
نه مهر فسون ٬ نه ماه جادو کرد٬
نفرین به سفر ٬ که هرچه کرد او کرد ..


" مهدی اخوان ثالث "

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۲۲
محمد 93

سخن ناب

يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۲۱ ب.ظ

تو با ادبت ارزش گذاری می شوی..

پس آن را با بردباری زینت بخش..


"امام علی(ع)"

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۲۱
محمد 93

حتی اگر نباشی..

يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۱۸ ب.ظ

حتی اگر نباشی .. می آفرینمت
چونانکه التهاب بیابان
سراب را ..


" قیصر امین پور "

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۱۸
محمد 93

دل گمراه من چه خواهد کرد

يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۱۷ ب.ظ

لب من از ترانه میسوزد
سینه ام عاشقانه میسوزد
پوستم میشکافد از هیجان
پیکرم از جوانه میسوزد
هر زمان موج میزنم در خویش
دل گمراه من چه خواهد کرد
با نسیمی که از آن
می تراود بوی عشق کبوتر وحشی
نفس عطرهای سرگردان
دل گمراه من چه خواهد کرد
با بهاری که میرسد از راه
با نیازی که رنگ میگیرد
در تن شاخه های خشک وسیاه ..

 

" فروغ فرخزاد "

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۱۵:۱۷
محمد 93

منتظرم نوحم بیاید..

يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۵۳ ق.ظ

کشتی‌هایم را جمع کرده‌ام

منتظرم نوحم بیاید


و وداع گویم شما را
چه بود


این که زندگی‌اش نام کرده بودید
باریکه آب بی‌ثمری


که تاب کشتی کاغذی‌ام را نداشت .


شمس لنگرودی"

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۵۳
محمد 93

قایقت می شوم..

يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۰۳ ق.ظ

قایقت می‌شوم

بادبانم باش.

بگذار هرچه حرف

پشت سرمان می‌زنند مردم،

باد هوا شود

دورترمان کند...

 

"رضا کاظمی"


+روز و روزگارمان خوش:)

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۳
محمد 93