ساعت
ساعت
برای لحظهشماری دیدار توست
عقربهها
کاردهای تکهتکه کنندهی انتظارند
شمس لنگرودی"
شمس لنگرودی"
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ
ارْزُقْنی فیهِ فَضْلَ لَیْلَةِ القَدْرِ وصَیّرْ أموری فیهِ من العُسْرِ
الى الیُسْرِ واقْبَلْ مَعاذیری وحُطّ عنّی الذّنب والوِزْرِ یا رؤوفاً
بِعبادِهِ الصّالِحین.
خدایا روزى کن مرا در آن فضیلت شب قدر
را و بگردان در آن کارهاى مرا از سختى به آسانى و بپذیر عذرهایم و بریز از
من گناه و بار گران را اى مهربان به بندگان شایسته خویش.
"سیدعلی صالحی"
تنهاییام را با تو قسمت میکنم، سهم کمی نیست
گستردهتر از عالمِ تنهایی من عالمی نیست
غم آنقدر دارم که میخواهم تمام فصلها را
بر سفرهی رنگین خود بنشانمت، بنشین غمی نیست
حوای من بر من مگیر این خودستایی را که بیشک
تنهاتر از من در زمین و آسمانت آدمی نیست
آیینهام را بر دهان تکتک یاران گرفتم
تا روشنم شد، در میان مردگانم همدمی نیست
همواره چون من نه! فقط یک لحظه خوب من بیندیش
لبریزی از گفتن ولی در هیچ سویت محرمی نیست
من قصد نفی بازی گل را و باران را ندارم
شاید برای من که همزاد کویرم شبنمی نیست
شاید به زخم من که میپوشم زچشم شهر آن را
در دستهای بینهایت مهربانش مرهمی نیست
شاید و یا شاید هزاران شاید دیگر اگرچه
اینک به گوش انتظارم جز صدای مبهمی نیست
"محمدعلی بهمنی"
پخش و پلا شدهام
با خشهای زیادی توی گلویم
و خش خش پاهایم مُدام
سکوت برگها را به هم میزند
بخشی از مرا به فصل دیگری ببر
"روجا چمنکار"
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهمّ اجْعَل سَعْیی فیهِ مَشْکوراً وذَنْبی فیهِ مَغْفوراً وعَملی فیهِ مَقْبولاً وعَیْبی فیهِ مَسْتوراً یا أسْمَعِ السّامعین.
خدایا
قرار بده کوشش مرا در این ماه قدردانـى شده و گناه مرا در این ماه آمرزیده
و کردارم را در آن مورد قبول و عیب مرا در آن پوشیدهاى شنواترین شنوایان.