حس زیبای زندگی
گاهی نا امید میشوم ،
و گاهی آنقدر سر شارم از عشق
که میخواهم ،
لحظه هارا با تمام وجود لـمس کنـم،
ســرانــجــام ایــن دو احـساس،
تنـها یــک حــس زیبـــاست
و آن
زنــــدگـیــست …!
گاهی نا امید میشوم ،
و گاهی آنقدر سر شارم از عشق
که میخواهم ،
لحظه هارا با تمام وجود لـمس کنـم،
ســرانــجــام ایــن دو احـساس،
تنـها یــک حــس زیبـــاست
و آن
زنــــدگـیــست …!
بوی تو
بوی دست های خداست
که گل هایش را کاشته، به خانه خود می رود.
...
تو که با منی
صبحانه من لیوانی کهکشان شیری است
و تکه های تازه رعد و برق در بشقابم برق می زند.
...
"محمد شمس لنگرودی"
می گویند دنیا متعلق به کسانی
ست که زود از خواب بیدار می شوند،
دروغ
است؛
دنیا متعلق به کسانی ست که از
بیدار شدن شان خشنودند.
"مونیکا ویتی"
"فروغ فرخزاد"
ﻗﻠﻤﯽ ﺍﺯ ﻗﻠﻤﺪﺍﻥ ﻗﺎﺿﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﻔﺖ :
ﺟﻨﺎﺏ ﻗﺎﺿﯽ ﮐﻠﻨﮓ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﺪ
ﻗﺎﺿﯽ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ :
ﻣﺮﺩﮎ ﺍﯾﻦ ﻗﻠﻢ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﮐﻠﻨﮓ
ﺗﻮ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﻠﻨﮓ ﻭ ﻗﻠﻢ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﻫﻢ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ؟!
ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ :
ﻫﺮ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﺑﺎﺷﺪ ،
ﺗﻮ ﺧﺎﻧﻪ ی ﻣﺮﺍ
ﺑﺎ ﺁﻥ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩﯼ ..
(مراقب قضاوتها،نوشته ها وگفته های خود باشیم )
"عبید زاکانی"
به قول بهروز وثوق :
اگه قرار باشه من اونی بشم که تو میگی دیگه من ،
من نیستم !
من همینی ام که میبینی !
مغازه که نیست دکور بچینم برات !!
سلامتی ما معمولیا
که نه آرزوی کسی هستیم
و نه آویزونه کسی ...
دیوارهای دنیا بلند است .
گاهی دلم را پرت می کنم آن طرف دیوار...
مثل بچه بازیگوشی که توپ کوچکش را از سر شیطنت به خانه ی همسایه میاندازد.
به
امید آن که شاید در آن خانه باز شود...
گاهی دلم را پرت میکنم آنطرف دیوار..آنطرف حیاط خانه خداست.
آن وقت هی در می زنم..
در می زنم..!
فریـــاد میزنم :دلم افتاده توی حیاط شما ،می شود دلم را پس بدهید؟
کسی جوابم را نمی دهد..!
کسی در را برایم باز نمی کند..!
اما همیشه دستی دلم را می اندازد این طرف دیوار !همین ...
من این بازی را دوست دارم...
آنقــــــدر دلم را پرت میکنم ؛آنقـــــــدر دلم را پرت میکنم تا خسته شوند!
تا دیگر دلم را پس ندهند... تا آن در را باز کنند و بگویند :
بیا خودت دلت را بردار ...