تمام شدن هایی هست
که تمام نمیشوند
"تمامت"میکنند
مثل رفتن های "اختیاری"
ماندن های "اجباری"
مثل هجوم خاطرات "به آنی"
مثل طعم تلخ دیدن یک "یادگاری"
و زل زدن به یک صندلی "خالی"
و حرف زدن با کسی که "دوستش داری" در حالی که "تنهایی"
با حالی شبیه "دیوانگی"،"بیماری"...