نابینایی
این روزها دلم کمی تمرین نابینایی میخواهد!
دوست دارم کسی پیدا شود تا چشمهایم را ببند؛ کسی که برایم از هیاهوی آخر سال بگوید
و ماهی گلیهای در تنگهای رنگارنگ!
کسی که از شکفتن شاخههای بیمهری دیده بگوید و بوی بهار!
کسی که از بچگی کردنهای سر کوچه بگوید و پرستوهای برگشته به ایوان خانهها!
کسی که از زندگی بگوید، از دوست داشتن!
من! اعتراف میکنم که برای اولین بار دلم کمی دروغ میخواهد و کسی که مانند بعضیها دروغگویی باشد قهار...!
#فاطمه_اسماعیلی
14رمضان