نخواه که چشم ببندم..
دوشنبه, ۷ دی ۱۳۹۴، ۰۹:۳۹ ق.ظ
چقدر دور شدیم از... که دورتر از تو...
که در جوار تو هستیم و بیخبر از تو...
چقدر پنجره در پنجره نگاه شدیم
و یک سپیده نیاورد یک خبر از تو
و هر چه جاده به دنبال تو به هر سو رفت
فقط « نیامدن » آورد این سفر از تو
شروع هر بیتی با « نیامدن » یعنی
رسیده شعر به این شرح مختصر از تو:
برای آمدن تو کسی در این دنیا
نبوده منتظرت هیچ بیشتر از تو...
( امیر اکبرزاده )