مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

هنوز
روی حرف هایم مانده ام،
کاری به کار تو ندارم!
تنها،
چند "دوستت دارم" ساده است
که اینجا،
گوشه ی دلم جا مانده…
برایت می نویسم و
آرام میروم…!
t.me/bagheri6298

بایگانی
آخرین مطالب

۱۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسین منزوی» ثبت شده است

دوباره عشق دوباره هوا

جمعه, ۲۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۵۸ ق.ظ

دوباره عشق دوباره هوا دوباره نفس
دوباره عشق دوباره هوی دوباره هوس

دوباره ختم زمستان دوباره فتح بهار
دوباره باغ من و فصل تو نسیم نفس

دوباره باد بهاری، همان نه گرم و نه سرد
دوباره آن وزش میخوش آن نسیم ملس

دوباره مزمزه‌ای از شراب کهنه‌ی عشق
دوباره جامی از آن تند تلخواره‌ی گس

دوباره هم‌سفری با تو تا حوالی وصل
دوباره طنطنه‌ی کاروان، طنین جرس

نگویمت که بیامیز با من اما، آه
بعیدتر منشین از حدود زمزمه‌رس

که با تو حرف نگفته بسی به دل دارم
که یا بسامدش این عمرها نیاید بس

کبوترم به تکاپوی شاخه‌ای زیتون
قیاس من نه به سیمرغ می‌رسد نه مگس

برای یاختن آن به راه آزادی است
اگر نکوفته‌ام سر به میله‌های قفس

"حسین منزوی"

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۹۴ ، ۰۸:۵۸
محمد 93

امشب به یادت پرسه خواهم زد غریبانه

سه شنبه, ۱۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۴۰ ق.ظ

امشب به یادت پرسه خواهم زد غریبانه
در کوچه‌های ذهنم، اکنون بی‌تو ویرانه

پشت کدامین در کسی جز تو تواند بود ؟
ای تو طنین هر صدا و روح هرخانه !

اینک صعودم تا به اوج عشق ورزیدن
با هر صعود جاودان، پیوند پیمانه

امشب به یادت مست مستم تا بترکانم
بغض تمام روزهای هوشیارانه

بین تو و من این‌همه دیوار و من با تو ؛
کز جان گره خورده‌ست این پیوند جانانه

چون نبض من در هستی‌ام پیچیده می‌آیی
گیرم که از تو بگذرم سنگین و بیگانه

گفتم به افسونی تو را آرام خواهم کرد
عصیانی من! ای دل! ای بی‌تاب دیوانه !

امشب ولی می‌بینم‌ات دیگر نمی‌گیرد
تخدیر هیچ افیون و خواب هیچ افسانه !


"حسین منزوی"                                                   

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ تیر ۹۴ ، ۰۸:۴۰
محمد 93

عشق جایش تنگ است..

يكشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۰۲:۵۸ ب.ظ

نامه‌ای در جیبم
و گلی در مشتم .
غصه‌ای دارم با نی‌لبکی .
سر کوهی گر نیست
ته چاهی بدهید
تا برای دل خود بنوازم
عشق جایش تنگ است !


"حسین منزوی"
                                    


۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ خرداد ۹۴ ، ۱۴:۵۸
محمد 93

به همین سادگی

پنجشنبه, ۱۴ خرداد ۱۳۹۴، ۱۰:۱۳ ق.ظ

به همین سادگی
که کلاغ سالخورده
با نخستین سوت قطار
سقف واگن متروک را
ترک می‌گوید
دل
دیگر
در جای خود نیست
به همین سادگی !


"حسین منزوی"

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ خرداد ۹۴ ، ۱۰:۱۳
محمد 93

صدوچهار104

سه شنبه, ۲۳ دی ۱۳۹۳، ۰۷:۴۵ ب.ظ

سکوت می کنم و عشق ، در دلم جاری است

که این شگفت ترین نوع خویشتن داری است

تمام روز ، اگر بی تفاوتم ؛ اما

شبم قرین شکنجه ، دچار بیداری است

رها کن آنچه شنیدی و دیده ای ، هر چیز

به جز من و تو و عشق من و تو ، تکراری است

مرا ببخش ! بدی کرده ام به تو، گاهی

کمال عشق ، جنون است و دیگرآزاری است

مرا ببخش اگر لحظه هایم آبی نیست

ببخش اگر نفسم ، سرد و زرد و زنگاری است

بهشت من ! به نسیم تبسمی دریاب

جهانِ جهنم ما را ، که غرق بیزاری است

حسین منزوی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ دی ۹۳ ، ۱۹:۴۵
محمد 93