صدوپنجاه وچهار154
جمعه, ۲۹ اسفند ۱۳۹۳، ۰۹:۳۴ ق.ظ
شهر به شهر و کو به کو در طلبت شتافتم
خانه به خانه در به در جستمت و نیافتم
آه که تار و پود آن رفت به باد عاشقی
جامه ی تقویی که من در همه عمر بافتم
بر دل من زبس که جا تنگ شد از جدائیت
بی تو به دست خویشتن سینه ی خود شکافتم
از تف آتش غمم صد ره اگر چه تافتی
آینهسان به هیچ سو رو ز تو برنتافتم
یک ره از او نشد مرا کار دلِ حزین روا
هاتف اگرچه عمرها در ره او شتافتم
"هاتف اصفهانی"