ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی..
شنبه, ۶ تیر ۱۳۹۴، ۰۴:۲۵ ب.ظ
ذوقی چنان ندارد بی دوست زندگانی
دودم به سر برآمد زین آتش نهانی
ای بر در سرایت غوغای عشقبازان
همچون بر آب شیرین آشوب کاروانی
تو فارغی و عشقت بازیچه مینماید
تا خرمنت نسوزد احوال ما ندانی
شهر آن توست و شاهی فرمای هر چه خواهی
گر بی عمل ببخشی ور بیگنه برانی ...
" سعدی "
۹۴/۰۴/۰۶