مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

هنوز
روی حرف هایم مانده ام،
کاری به کار تو ندارم!
تنها،
چند "دوستت دارم" ساده است
که اینجا،
گوشه ی دلم جا مانده…
برایت می نویسم و
آرام میروم…!
t.me/bagheri6298

بایگانی
آخرین مطالب

کاش ناشناخته می ماندند

شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۸، ۰۵:۱۹ ب.ظ

کاش ناشناخته می ماندند...
آدم هایی که فکر می کردیم بهترین اند!
آن هایی که رو معرفتشان حساب کرده بودیمbroken heart
کاش سر از کارشان در نمی آوردیم...
آن روے سکه شان را نمی دیدیم...
و
نقابشان را کنار نمی زدیم...
کاش تصوراتمان را...
اعتمادمان را...
آرامشمان را...
خراب نمی کردیم!!!

"نرگس_صرافیان_طوفان"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۸ ، ۱۷:۱۹
محمد 93

اگر این دنیا غریبه پرور است

شنبه, ۵ بهمن ۱۳۹۸، ۰۵:۱۴ ب.ظ

اگر این دنیا غریبه پرور است ،
تو آشنا بمان ...
تو پاے خوبی هایت بمان ...
مردم حرف می زنند ،حرف باد می شود ،
می وزد در هوا و تو را دور تر می کند از تمام کسانی که باور ،
برایشان یک چهار حرفی نا آشناست ...
اگر کسی معناے عاشقانه هایت را نفهمید ، بر روے عشق خط نکش !
عاشقانه هایت را محکم در آغوش بگیر و بگذار براے داشتنش آغوشت را بفهمند ...
دنیا خوب ، بد ، زشت ، زیبا فراوان داردheart
تو خوب باش ...
تو زیبا بمان و بگذار با دیدنت ، هر رهگذر نا امیدے لبخند بزند ...
رو به آسمان نگاه کند و زیر لب بگوید :
هنوز هم عشق پیدا می شود ...

"عادل_دانتیسم"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ بهمن ۹۸ ، ۱۷:۱۴
محمد 93

دنبال مقصر میگردی

سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۸، ۰۸:۴۵ ب.ظ


دنبال مقصر می گردی؟
راه دوری نرو,
غیر از خودت کسی تقصیری نداشت!
او, فقط به تو کمی امید داد,
تو, در مقابل
همه چیزت را..!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۸ ، ۲۰:۴۵
محمد 93

عادت هایم را از من مگیر

سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۸، ۰۸:۴۲ ب.ظ

مرا فراموش خواهی کرد
از من جدا خواهی شد..
پس مرا از غارم بیرون نکش
عادت هایم را از من مگیر...
خصوصا
عادتی که به " تنهایی" دارم را...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۸ ، ۲۰:۴۲
محمد 93

عاشق ات شدم..

سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۸، ۰۸:۳۹ ب.ظ

همه ی شهرهای دنیا در نقشه ی جغرافیا به نظرم نقطه های خیالی اند

مگر یک شهر شهری که در آن عاشق ات شدم شهری که بعد از تو وطنم شد...❤

قلم سعاد الصباح

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۸ ، ۲۰:۳۹
محمد 93

عاشقا رو به

سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۸، ۰۸:۳۶ ب.ظ

" عاشقا " رو
به مَرحله ى 'حساب کتاب ' نرسونید!
که بشینه به تموم لَحظه هایى که عاشقى کرده
ولى عشق نگرفته،
فکر کنه و به خودش بگه : "چرا باید از خودم انقدر مایه بذارم؟
تا کى دلمو مثل فرش قرمز پهن کنم زیر پاش و آسون از روش رد بشه...! "
به این مَرحله که برسه،میوفته به جون روزایى که دیوونگى کرده و ترازو میشه و وزن میکنه و مقایسه !
واى که اگه کفه ى دوست داشتنش سنگین تر از بى تفاوتى شما باشه و
یه نشونه پیدا نکنه که دلش خوش بشه
و دوباره روز از نو،روزى از نو راهِ جاده ى دوست داشتنتون رو از سَر بگیره...!
رحمى به حالِ آدم بعدى که وارد زندگیش میشه بکنید ؛
ممکنه دیگه هیچ وقت عاشق نشه...!

فاطمه_جعفری

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۸ ، ۲۰:۳۶
محمد 93

خانه دلتنگی غروبی خفه بود

سه شنبه, ۲۸ آبان ۱۳۹۸، ۰۸:۳۵ ب.ظ

خانه دلتنگِ غروبی خفه بود
مثلِ امروز که تنگ است دلم
پدرم گفت چراغ
و شب از شب پُر شد
من به خود گفتم یک روز گذشت
مادرم آه کشید؛
«زود بر خواهد گشت.»

من نمی دانستم
معنیِ «هرگز» را
تو چرا بازنگشتی دیگر؟

هوشنگ_ابتهاج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۸ آبان ۹۸ ، ۲۰:۳۵
محمد 93

ماشین زمان

دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۷:۳۳ ب.ظ

گفت : اگه یه ماشین زمان داشتی
باهاش میرفتی گذشته یا آینده ؟

دستامو دور لیوان چای
سفت حلقه کرده بودم، نگاش کردم،
گفتم : هیچکدوم

گفت : د بگو دیگه؟ یکیشو انتخاب کن!

گفتم : اگه ماشین زمان داشتم ،
نه میرفتم گذشته نه میرفتم آینده.

گفت : پس چیکار میکردی دیوونه ؟

گفتم : زمان رو همینجا متوقف میکردم وُ
تا ابد به بهونه ی سرد شدن این فنجون چای
همینجا پیش تو میموندم ...

[ بابک زمانی ]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۸ ، ۱۹:۳۳
محمد 93

نازنینم

دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۷:۲۹ ب.ظ

نازنینم !
نیک می‌دانم
که عشق برایِ تو
نه آب می‌شود نه نان !
امّا برایِ من‌،
هم خون می‌شود ، هم جان !

[ نزار قبانی ]

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۸ ، ۱۹:۲۹
محمد 93

زیادمردم

دوشنبه, ۴ شهریور ۱۳۹۸، ۰۷:۲۸ ب.ظ

زیاد مُردم
براى کمى زندگى کردن
در کنارِ تو ...

#یغما_گلرویى

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ شهریور ۹۸ ، ۱۹:۲۸
محمد 93