القصه نیامدی و نابود شدیم..
جمعه, ۲۴ مهر ۱۳۹۴، ۰۹:۴۰ ق.ظ
تا تار شدی، ز هر طرف پود شدیم
صد بار عدم شدیم و موجود شدیم
صد بار غبار ره موعود شدیم
القصّه نیامدی و نابود شدیم
یوسفعلی میرشکاک

"شهریار"
خــــــــدایا . . .
دلم میخواهد شبیه بی کس ترین آدمهای روی زمین باشم
شبیه آدمهایی که جز تو یاوری ندارند...
ازعظمت مهربانیت در حیرتم...
چگونه به من محبت میکنی
درحالی که درسرزمین وجودم فصل سرد
شیطانی حاکم است...
خـــــــــدایا . . .
سجده میکنم
در برابرت که اینقدر در برابر من و گناهان من صبوری
"سیدعلی صالحی"
.