مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

هنوز
روی حرف هایم مانده ام،
کاری به کار تو ندارم!
تنها،
چند "دوستت دارم" ساده است
که اینجا،
گوشه ی دلم جا مانده…
برایت می نویسم و
آرام میروم…!
t.me/bagheri6298

بایگانی
آخرین مطالب

۹۳ مطلب در تیر ۱۳۹۵ ثبت شده است

می شمارم همه ی ثانیه های نیامدنت را

شنبه, ۵ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۰۷ ق.ظ

می شمارم همه ی ثانیه های نیامدنت را

پلک نمی زنم

حرف نمی زنم

نفس که می کشم عصرهای نیامدنت را

میعادگاهمان را انبوهی از نور

در آغوش می گیرد.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ تیر ۹۵ ، ۱۰:۰۷
محمد 93

اینگونه که مرا صدا میزنی..

جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۱۳ ق.ظ

اینگونه که مَرا صدا می زَنی،

درختِ پیرِ حیاط را هَم صِدا کن،

شُکوفه می دهد!

می دانم...!

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۹:۱۳
محمد 93

سخن ترین کار دنیا

جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۱۲ ق.ظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۹:۱۲
محمد 93

مثل گندم باش

جمعه, ۴ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۱۰ ق.ظ

مثل گندم باش..

زیرخاک می کنندت

باز می رویی و پرتر

زیر سنگ می برندت

آرد میشوی و پربهاتر

آتشت میزنند،

نان میشوی و مطلوب تر

به دندان می جوندت ،

جان می شوی ونیرومندتر

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ تیر ۹۵ ، ۰۹:۱۰
محمد 93

کسی که بهترین نصحیتا رو میکنه

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۵۰ ق.ظ

کــسـی کــه بـهـتـریـن نـصـیـحـتـا رو مـیـکـنـه

مـعـمـولا کـسـیـه کــه بـدتــریــن شـرایط زنــدگـی رو تـجـربـه کـرده

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۵ ، ۰۹:۵۰
محمد 93

نیمه گمشده

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۴۶ ق.ظ

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۵ ، ۰۹:۴۶
محمد 93

می ترسیدم عاشقت شده باشم..

پنجشنبه, ۳ تیر ۱۳۹۵، ۰۹:۴۵ ق.ظ

می‌ترسیدم عاشقت شده باشم

مثل زمین

که می‌ترسید زیرِ برکۀ کوچکی غرق شود

و آسمان

که می‌دانست یک شب ، پرنده‌ای

تمام بادهایش را به مسیرِ دیگری می‌بَرد

می‌ترسیدم

و عشق در تمامِ خواب‌هایم می‌غلتید

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۵ ، ۰۹:۴۵
محمد 93

بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت..

چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۵ ق.ظ

بلبلی برگ گلی خوش رنگ در منقار داشت

و اندر آن برگ و نوا خوش ناله‌های زار داشت

گفتمش در عین وصل این ناله و فریاد چیست

گفت ما را جلوه معشوق در این کار داشت

یار اگر ننشست با ما نیست جای اعتراض

پادشاهی کامران بود از گدایی عار داشت

در نمی‌گیرد نیاز و ناز ما با حسن دوست

خرم آن کز نازنینان بخت برخوردار داشت

خیز تا بر کلک آن نقاش جان افشان کنیم

کاین همه نقش عجب در گردش پرگار داشت

گر مرید راه عشقی فکر بدنامی مکن

شیخ صنعان خرقه رهن خانه خمار داشت

وقت آن شیرین قلندر خوش که در اطوار سیر

ذکر تسبیح ملک در حلقه زنار داشت

چشم حافظ زیر بام قصر آن حوری سرشت

شیوه جنات تجری تحتها الانهار داشت

"حافظ"

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۱۰:۲۵
محمد 93

در خم کوچه ای از فصل قدیم..

چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۳ ق.ظ

درخم کوچه ای از فصل قدیم

خانه ایست کاهگلی


همه ی خانه پراز خاطره و

به دل گنجه ی آن

اثری هست زعشق

اثر از حس بلور

حس جاری شدن از بال نسیم

قاب عکسی زبهار

شیر مردی زدلیران نبرد

مردی از ساحل عشق

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۱۰:۲۳
محمد 93

و من تنها باریدم

چهارشنبه, ۲ تیر ۱۳۹۵، ۱۰:۲۲ ق.ظ

و هیچکس نفهمید که چه شدم

من نه ماه بودم نه خورشید اما هیچ دلی سراغ مرا از آسمان تنهایی اش نگرفت


گویی ابرها هیچ اند وفقط ابرند وباید ببارند ...


ومن تنها باریدم ....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲ تیر ۹۵ ، ۱۰:۲۲
محمد 93