نفرین به سفر..
يكشنبه, ۲۴ خرداد ۱۳۹۴، ۰۳:۲۲ ب.ظ
ما چون دو دریچه ٬ روبروی هم ٬
آگاه ز هر بگو مگوی هم ..
هر روز سلام و پرسش و خنده ٬
هر روز قرار روز آینده.
عمر آینه بهشت ٬ اما ... آه
بیش از شب و روز تیر و دی کوتاه
اکنون دل من شکسته و خسته هست ٬
زیرا یکی از دریچه ها بسته هست ..
نه مهر فسون ٬ نه ماه جادو کرد٬
نفرین به سفر ٬ که هرچه کرد او کرد ..
" مهدی اخوان ثالث "