در انتظار گل سرخی بودم..
جمعه, ۱۹ تیر ۱۳۹۴، ۰۸:۲۹ ق.ظ
زمانی با تکه ای نان سیر می شدم
و با لبخندی به خانه می رفتم
اتوبوس های انبوه از مسافر را دوست داشتم
انتظار نداشتم کسی به من در آفتاب
صندلی تعارف کند،
در انتظار گل سرخی بودم ...
" احمدرضا احمدی "
و با لبخندی به خانه می رفتم
اتوبوس های انبوه از مسافر را دوست داشتم
انتظار نداشتم کسی به من در آفتاب
صندلی تعارف کند،
در انتظار گل سرخی بودم ...
" احمدرضا احمدی "
۹۴/۰۴/۱۹