به خاطر تو
به خاطر تو
در باغهای سرشار از گلهای شکوفنده
من
از رایحه بهار زجر میکشم ..
" پابلو نرودا "
به خاطر تو
در باغهای سرشار از گلهای شکوفنده
من
از رایحه بهار زجر میکشم ..
" پابلو نرودا "
نیروی جاذبه
شاعران را سر به زیر کرده است
بر خلاف منجمها که هنوز سر به هوایند
تمام سیبها افتادهاند
و نیوتن، پشت وانت
سیبزمینی میفروشد
آهای، آقای تلسکوپ !
گشتم نبود، نگرد نیست !
"اکبراکسیر"
ندارم جز غم تو غمگساری
نه جز تیمار تو تیمارداری
مرا از تو، غم تو یادگارست
از این بهتر چه باشد یادگاری
بدان تا روزگارم خوش کنی تو
بر آن امید بودم روزگاری
همه امید در وصل تو بستم
بهسر شد عمر و هم نگشاد کاری
"انوری"
دیگر همه فهمیدهاند
چرا پنهان کنم ؟
راز چیزیست که کسی نداند.
هر روز منتظرت هستم
از نگاهت میفهمم که دوستت دارم
حتی اگر لذت گفتنَش را بر خودم حرام کنم
حرف عجیبیست ؟
چرا پنهان کنم ؟
"بهبودفرازمند"
کسی دست برده توی شعرهایم
به نفع خودش
توی زندگیام دست میبرم
به نفع خودم
هر دو به نفع هم کنار میرویم
"روجاچمنکار"
مرا نکاوید
مرا بکارید
من اکنون بذری درستکار گشتهام
"احمدرضااحمدی"
مرزها
زبان فاصله را نمیفهمند .
هرچه دورتر میروم
نزدیکتر میشوی !
"رضاکاظمی"
تکیه می دهم شانه ام را
به پوست زبر معطر کاج
درخت تکیه دارد
بر پوست نرم معطر باغچه
باغچه تکیه داده
به خاک
زمین به اندامت ،
دلم شادی تو را می نوشد و
آواز های جانت ...
" جواد مجابی "
خوبی ؟ جایَ ت راحت است ؟
خیلی که تنگ نیست ؟ سردت چی ؟!
مراقب خودت باش ...
دلَم، روزهای ابریاش زیاد است ...
" افشین صالحی "