من دلم گرفته ..
من دلم گرفته
هرچه میروم نمیرسم
ردّ پای دوست
کوچهباغ عشق
سایبان زندگی کجاست ؟
" محمدرضا عبدالملکیان "
من دلم گرفته
هرچه میروم نمیرسم
ردّ پای دوست
کوچهباغ عشق
سایبان زندگی کجاست ؟
" محمدرضا عبدالملکیان "
در تقدیر هر انسانی معجزه ای خاص از طرف خدا تعیین شده که
قطعا در زندگی اش در زمان مناسب نمایان خواهد شد؛
یک شخص خاص♥
یک اتفاق خاص♥
یک موهبت خاص♥
منتظر معجزه زندگی خود باشید
دختر کنار پنجره تنها نشست و گفت
ای دختر بهار حسد می برم به تو
عطر و گل و ترانه و سر مستی ترا
با هر چه طالبی بخدا می خرم ز تو
بر شاخ نوجوان درختی شکوفه ای
با ناز می گشود دو چشمان بسته را
میشست کاکلی به لب آب نقره فام
آن بالهای نازک زیبای خسته را
خورشید خنده کرد و ز امواج خنده اش
بر چهر روز روشنی دلکشی دوید
موجی سبک خزید و نسیمی به گوش او
رازی سرود و موج به نرمی از او رمید
خندید باغبان که سرانجام شد بهار
دیگر شکوفه کرده درختی که کاشتم
دختر شنید و گفت چه حاصل از این بهار
ای بس بهارها که بهاری نداشتم
خورشید تشنه کام در آن سوی آسمان
گویی میان مجمری از خون نشسته بود
می رفت روز و خیره در اندیشه ای غریب
دختر کنار پنجره محزون نشسته بود
فروغ فرخزاد
من
از وقتـــــهایی که نیستی ...
میــــترسم !
و از وقتـــــهایی که هستی ...
بیــــشتر میترسم !
نیستــــــی
میـــــترسم رفته باشی نیایــــــی ...
وقتـــــی که هستی میترسم بــــــروی ...
بـــــــرای همیشه بروی !!
" افشین صالحی "
تو قهرمان منی! چشم هات شمشیرند!
و دست هات تفنگ دو لول پر تیرند
دو تا پرنده ی وحشی،دو چشم حاکم وار
که برده های زیادی به آن دو زنجیرند
و دختران نجیب قبیله هم حتی
صدای اسب تو را نشنوند می میرند
و گونه های من انگار فصل خرمالوست
و بوسه های تو انگار فصل انجیرند
مرا بگیر چنان در خودت که آب شوم
چه رودها که ز کوه تنت سرازیرند
بهار می دهم امسال،خنده هایت اگر
کویر خشک لبان مرا فرا گیرند
مرا بگیر از این فصل لاغر و کم رنگ
که روزهای من از هر چه ناگهان سیرند...
الهام مظفری