مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

هنوز
روی حرف هایم مانده ام،
کاری به کار تو ندارم!
تنها،
چند "دوستت دارم" ساده است
که اینجا،
گوشه ی دلم جا مانده…
برایت می نویسم و
آرام میروم…!
t.me/bagheri6298

بایگانی
آخرین مطالب

۹۴ مطلب در ارديبهشت ۱۳۹۵ ثبت شده است

روزی گفتی شبی کنم دلشادت

شنبه, ۲۵ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۰۰ ق.ظ

روزی گفتی شبی کنم دلشادت

وز بند غمان خود کنم آزادت

دیدی که از آن روز چه شبها بگذشت

وز گفته‌ی خود هیچ نیامد یادت؟

سعدی

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۰۰
محمد 93

انسان های خوب...خوشبختی را تعقیب نمی کنند

جمعه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۴۹ ق.ظ

انسانهای خوب

خوشبختی را تعقیـب نمیکنند،

زندگی میکنند

و خوشبختی پـاداش

مهربانی، صداقت، درستکاری

و گذشتهای آنهاست ...

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۴۹
محمد 93

انسان های خوب...

جمعه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۴۶ ق.ظ

انسانهای خوب

خوشبختی را تعقیـب نمیکنند،

زندگی میکنند

و خوشبختی پـاداش

مهربانی، صداقت، درستکاری

و گذشتهای آنهاست ...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۴۶
محمد 93

قسم می خورم بدون من آب از آب تکان نخورد

جمعه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۳۳ ق.ظ

حرف زدن را

مثل پیغمبری خسته

در دهان ماهی می‎اندازم

مثل آخرین ته‎مانده‎ی سیگار

پرت می‎کنم

و قسم می‎خورم به همه‎چیز

که ترک می‎کنم

قسم می‎خورم بدون من

آب از آب تکان نخورد

که جهان به اندازه‎ی خمیازه‎ای

دهان باز نکند

و نخواهد که برگردم، بگویم

بدون من

همه‌چیز به اندازه‌‌ی کافی هست

و جهان

بر آب‌ها‌‌ی آبی نامسکون

آروم می‌‌گیرد...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۳۳
محمد 93

گر سرو را بلند به گلشن کشیده اند..

جمعه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۲۶ ق.ظ

گر سرو را بلند به گلشن کشیده اند

کوتاه پیش قد بت من کشیده اند 

زین پاره دل چه ماند که مژگان بلند ها

چندین پی رفوش ، به سوزن کشیده اند

امروز سر به دامن دیگر نهاده اند

آنان که از کفم دل و دامن کشیده اند

آتش فکنده اند به خرمن مرا و ، خویش

منزل به خرمن گل و سوسن کشیده اند

با ساقه ی بلند خود این لاله های سرخ

بهر ملامتم همه گردم کشیده اند

کز عاشقی چه سود ؟ که ما را به جرم عشق

با داغ و خون به دشت و به دامن کشیده اند...

سیمین بهبهانی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۲۶
محمد 93

نفرین به وفاداری ات ای دوست که با من..

پنجشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۴۱ ق.ظ

انگارکه ازمشت قفس رستی ورفتی

یکباره به روی همه دربستی ورفتی

هرلحظه ی همراهی ماخاطره ای بود

اماتوبه یک خاطره پیوستی ورفتی

نفرین به وفاداری
ات ای دوست که بامن

پیمان سرپیمان شکنی بستی ورفتی

جاماندن تصویرتودرسینه ی من!آه!

این آیینه راآه که نشکنی ورفتی

#فاضل نظری

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۴۱
محمد 93

زندگی را چنان بسازید...

پنجشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۳۹ ق.ظ

زندگی را چنان بسازید که

حس خوبی در درون داشته باشید،

نه این که فقط از بیرون خوب به نظر برسید...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۳۹
محمد 93

بیادرخت بکاریم باز روی زمین

پنجشنبه, ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۹:۳۷ ق.ظ

هنوز در دل ما شور و زور بازوست

بیا درخت بکاریم ، باز روی زمین

بدون آنکه بگوئیم،

کی شکوفه دهد

و میوه ای که به بار آورد،

که خواهد چید.

بهار تازه نفس،خرم و دل افروز است

بیا خیال کنیم

تولد من و تو صبحگاه امروز است.

 ژاله اصفهانی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۹:۳۷
محمد 93

برای خوشبخت بودن..

چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۱۲ ق.ظ

برای خوشبخت بودن، فرش قرمز لازم نیست

دفتری پر ز ورق، نمره بیست، یا اسکناس های دویست، لازم نیست.

لباسی پر ز طلا، لازم نیست.

به خدا، لازم نیست!

نیازی به فریاد حوادث نیست.

موسیقی باران، برای دلخوشی کافیست.

سلامی به پدر، نگاهی به خواهر کافیست.

برای خوشبخت بودن، آغوش گرم یک مادر کافیست.

سواری روی موج خیال، نشستن کنار یادگاریها، رفتن میان خاطره ها کافیست.

برای خوشبخت بودن، یک احساس کوچک خوشبختی کافیست

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۱۲
محمد 93

روزهای نبودنت

چهارشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۱۰:۰۹ ق.ظ

روزهای نبودنت

کوپه های خالی قطاری ست که لحظه ها را دود می کند

سوت می کشی در خاطراتم و گوش دلم کر می شود

دلشوره ی آخرین ایستگاه چنگ به نگاه ریلها می زند

نکند آنجا هم نباشی…

که اگر نباشی، دیگر هیچ فرصتی برای ماندن نیست…

"آیدا خاقانی

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۱۰:۰۹
محمد 93