مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

بگذار آبها ساکن شوند تا عکس ماه و ستاره ها را در وجود خود ببینی......(مولانا)

مسیرزندگی

هنوز
روی حرف هایم مانده ام،
کاری به کار تو ندارم!
تنها،
چند "دوستت دارم" ساده است
که اینجا،
گوشه ی دلم جا مانده…
برایت می نویسم و
آرام میروم…!
t.me/bagheri6298

بایگانی
آخرین مطالب

به ارتفاع ابدیت دوستت خواهم داشت

دوشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۴۳ ق.ظ


به ارتفاع ابدیـــت دوستت خواهم داشت
چراغی در دست
چراغی در دلــــــــــــم
زنگار روحم را صیقل می زنم
آئینه ای برابر آئینه ات می گذارم
تا از تــــــو
ابدیتی بسازم
تـــــــو را
دوســــت خواهم داشت
تـــــــــــاوان آن هر چه باشد ، باشـــــــــد
قلب

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۳
محمد 93

دل من هم لرزید مثل زانوی پدر

دوشنبه, ۱۹ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۳۸ ق.ظ

بوی سیگار شدیدی آمد...

با خودم میگویم ، نکند باز پدر غمگین است

نکند باز دلش.....

پله ها را دو به یک طی کردم

تا رسیدم بر بام.

پدرم را دیدم

زیر آوار غرورش مدفون

زیر لب زمزمه داشت

که خدا عدل کجاست؟

که چرا مزه فقر وسط سفره ماست!!!!

و چرا ها وچرا های دگر..

دل من هم لرزید مثل زانوی پدر

دیدن این صحنه آنچنان دشوار بود

که مرا شاعر کرد

احمد شاملو

...............................................

+فقر بددردیه...یعنی شرمندگی ..یعنی بیکسی..یعنی دلتنگی:(

نمیدونم چرا مردها وقتی ناراحتند،عصبانی اند،ناامیدند..سیگار پشت سیگار..

بابا نکش...سیگار یعنی فاجعه

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۳۸
محمد 93

در غیاب تو

يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۲۰ ق.ظ

من طاقت سنگ ام به سرمای زمهریر
و گرنه سال ها پیش از این
در غیاب تو
خدا می دانست که بر من چه رفته بود ...

و حالا کنار تو را طلب می کنم
کنار تو را
که برهنه تر از تخیل دریا و آدمی ست
کنار من ایمن است از اسم تو ...

سید علی صالحی

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۲۰
محمد 93

دلگیرم از این شهر

يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۱۶ ق.ظ

از چراغ‌های قرمز این شهر
که نمی‌‌گذارند رد شوم
دلگیرم ..
این‌جا تمام کودکان فقیر جهان
هر روز

به من گل می‌فروشند ..



"کامران رسول زاده"

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۱۶
محمد 93

پایان بخشیم به هرآنچه آزرنده روحمان است

يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۱۳ ق.ظ

چه زیباست
گاه به خود جرات دهیم ،
که پایان بخشیم
به هر آنچه آزارنده روحمــان است …
جسارت کنیـــم
و شادمانه جشن بگیریــم این پایان را …
تمرین کنیم که تلخ نپنداریم
بلکه شکوهمندش سازیم

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۱۳
محمد 93

می گذرم از..

يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۱۰ ق.ظ

آهسته و آرام از کنارش عبور می کنم

گوئی هیچ وقت نگاهش با نگاهم تلاقی نکرده است

نفسی عمیق می کشم و خود را آماده می کنم تا سخنی بگویم

اما

پشیمان می شوم

می گذرم

آسوده و بی خیال

می گذرم از هر چه بود

می گذرم از خاطرات و گذشته ها ...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۱۰
محمد 93

خدایا،محتاج توام.

يكشنبه, ۱۸ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۰۸ ق.ظ

خدایا : من گمشده ی دریای متلاطم روزگارم و تو بزرگواری !

پس ای خدا! هیچ می دانی که بزرگوار آن است که گمشده ای را به

مقصد برساند ؟ تا ابد محتاج یاری تو ، رحمت تو ، توجه تو ، عشق تو ،

گذشت تو ، عفو تو ، مهربانی تو ، و در یک کلام ... محتاج توام

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۰۸
محمد 93

گاهی آنقدر شاعرم..

شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۴۹ ق.ظ

گاهی آنقدر شاعرم
که استعاره از درخت می شوم!
نگاه کن
گنجشک ها
به دست هایم اعتماد می کنند.

"صبا کاظمیان"


۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۹
محمد 93

کسی که مبارزه کند..

شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۴۵ ق.ظ

کسی که مبارزه کند،

ممکن است شکست بخورد،

ولی آنکه مبارزه نکند،

شکست خورده هست

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۵
محمد 93

خودتان را ارزان نفروشید

شنبه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۴، ۰۹:۴۳ ق.ظ

خودتان را سفت بچسبید!
ارزان نفروشید...,
به لبخندی،
به حرفی،
به هدیه ای،
به اندک توجهی،
بگذارید تلاش کند...تا بدستتان آورد

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۴ ، ۰۹:۴۳
محمد 93